برای خرید کتاب تکه هایی از یک کل منسجم نوشنه پونه مقیمی انتشارات بینش نو با ما باشید. در این مطلب می توانید خلاصه و جملاتی زیبا از کتاب تکه هایی از یک کل منسجم را ببینید.
خرید کتاب تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی
انتشارات بینش نو
شاید زندگی پیدا کردن بخش هایی از خودمان در تکه تکه هایی از یک کل منسجم باشد
پیدا کردنی که شاید یک عمر طول بکشد
بخش هایی از خودمان را
در رابطه ها و ارتباط هایمان
در موقعیت های متفاوتی که قرار می گیریم
درون فیلم هایی که مشاهده می کنیم
و حتی در کوچه هایی که هیچ عابری ندارد
تجربه می کنیم
ما زندگی را به صورت جزئیاتی روزمره می بینیم و نه به صورت یک کل
این کتاب تکه هایی از یک کل منسجم است. تکه هایی که هنوز کامل نشده و در پی بیرون آمدن از ابهام است.
شاید این کتاب بتواند به پیدا شدن بخش های گمشده وجودتان کمک کند.
اطلاعاتی درباره کتاب
این کتاب مناسب کسانی است که می خواهند بیشتر با دنیای درون خود آشنا شوند و ناشناخته هایتان وجودشان را کشف کنند. مطالب این کتاب به زبان ساده و با علم روانکاوی نگاشته شده است.
برای واکاوی دقیق درون خود نیاز به یک متخصص است و این کتاب حکم درمان ندارد. در کتاب از اصطلاحاتی مانند شیوه خود فریبی، راه های فرار و … استفاده شده است که بیانگر مکانیزم های دفاعی ناهشیار ما می باشد. برای خنثی کردن کامل این مکانیزم ها به کمک یک متخصص روان درمانگر نیاز می باشد.
این کتاب درباره چیست؟
برای نواختن یک آهنگ هر یک از اعضا در جای خود مستقر می شوند و کار خود را انجام می دهند. هر کدام از این اعضا نقش خود را در اجرای موسیقی دارند؛ ولی ما آن را به صورت یک قطعه منسجم می بینیم. ساختار این کتاب شبیه به این گروه ارکستر می باشد.
این کتاب در طول سه سال نگاشته شده است. این متن به گونه ای نوشته شده که بتواند بینشی جدید را به مخاطب خود هدیه دهد. هر متن مانند قطعه ای کوتاه است که وقتی کنا هم قرار می گیرند موسیقی کتاب را واضح و شفاف تر می کند.
این کتاب شامل 9 فصل می باشد. در فصل اول واقعیت های زندگی بررسی می شود. پس از آن روابط، چالش ها و تعارض های محتمل در در رابطه های انسانی مورد مطالعه قرار می گیرد. در انتهای کتاب نیز به طور خلاصه درباره مفهوم تنهایی مطالبی نگاشته شده است.
خلاصه تکه هایی از متن کتاب یک کل منسجم
نگاهی به مفهوم زندگی و واقعیت های آن
در نهایت آرامش، بی توجه به آنچه هستیم و یا آنچه فکر می کنیم هستیم، پیش می رود. همیشه همین بوده است، و همین گونه هم خواهد بود. | «زندگی»؛ بی تفاوت ترین جریانی است که در حال تجربه اش هستیم. بی تفاوت به حال ما و موقعیت ما پیش می رود.
زندگی تمام آن چیزی است که «نمرده است. زندگی در مقابل مرگ و نیستی قرار می گیرد و اشاره به «هستی» ای ممتد دارد که همچنان زنده گی را تجربه می کند.
زندگی جریانی است که همراه با ما زاده می شود و روزی که می میریم ما را ترک خواهد کرد.
این جریان از همان ابتدا باعث رشد ما می شود. تا سن بلوغ هم به رشد جسمی و هم به رشد روانی ما کمک می کند و پس از آن رشد تنها در بعد روان می تواند ادامه پیدا کند. البته اگر با این رشد همراه شویم و از تجربه پنهان این رشد نترسیم.
زندگی شبیه جریانی مستقل از ما است که انتخاب می کنیم به آن وصل شویم یا مدام در حال انکارش باشیم. در نهایت زندگی در درون و بیرون از ما، فارغ از تمام برداشت ها و رفتارهایمان به جریان خود ادامه می دهد.
هر کدام از ما به نوعی «رابطه» ای با جریان زندگی داریم و این نوع رابطه سر منشأ ارتباط های ما با خودمان و دیگران است.
برای درک هر چه بیشتر رابطه هایمان باید از دل عمیق ترین و بعضا سخت ترین واقعیت های زندگی گذر کنیم.
پذیرش و فهم حقایقی که در مورد جریان زندگی وجود دارد قطعة جهان بینی ما را نسبت به آدم ها و روابطمان تغییر می دهد. |
در این فصل در مورد واقعیت هایی صحبت می کنیم که پذیرش آنها می تواند روند رشد روانی ما را سرعت ببخشد و آگاهی ما را بیشتر کند.
ما و رابطه ها
برای وارد شدن به تعریف رابطه باید قبل از آن به بررسی مفهوم «درون»
بپردازیم.
درون چیست؟
در بسیاری از کتاب ها و نوشته های روانشناسی در مورد درون صحبت شده و این موضوع باعث گیجی مخاطب ها شده است؛ در واقع اصطلاحات زیادی در متن ها استفاده می شود مانند کودک درون، گفت و گوی درونی، درون خود را بشناسید، جهان درونی و نیروی درونی.
اما توضیح درون بسیار ساده تر از این مفاهیم است. درون یعنی تمام علائم فیزیکی که در درون ما وجود دارد. در واقع درون یعنی: بدن.
اکنون به بدنمان توجه کنیم و آن را حس کنیم.
ضربان قلب. گرفتگی. سفتی. کشیدگی. تنیدگی. منقبض بودن، سنگینی در سر و اندام های بدن. به کوچکترین علائم درون بدنمان نگاه کنیم و آن را حس کنیم.
درون یعنی همین.
یعنی جهان زیر پوست ما و علائم فیزیکی بدنمان.
دقت کنید که افکار و ذهن جز علائم فیزیکی نیستند. در واقع توجه به علائم فیزیکی و حس کردن باعث توقف کوتاه ذهن و افکار می شود. حس کردن و مشاهده گری جدا از افکاری است که وجود دارند.
پس درون چیزی جز علائم بدنی و احساس های درون بدنی نیست. و حالا نکته مهم این است که رابطه ای وجود دارد بین ما و درونمان.
در واقع واکنش ما به علائم درونی بدن نوع رابطه ما را با درون و بدنمان آشکار می کند.
تصور کنید که هر وقت می خواهید به درون بدنتان توجه کنید، ناگهان بی تفاوت می شوید و از ادامه توجه به بدنتان منصرف می شوید.
یا مثلا افکاری سرزنشی وارد ذهنتان می شود: تو هم وقت گیر آوردی؟ این مسخره بازی ها چیه؟
یا مثلا به صورت وسواسی شروع به آنالیز کردن می کنید؛ که الآن این درد و این کشیدگی ممکنه مربوط به چه بیماری باشه و …
یا مثلا تا به علائم توجه می کنید کرخت می شوید و یا نسبت به درونتان عصبانی می شوید و یا مثلا شروع به کنترل علائم و یا پرسش می کنید که چرا این طوری حس می کنیم و …؟
آنچه در طول مدت توجه کردن به درون به ذهن ما می آید (افكار) و آنچه با رفتارمان انجام می دهیم (مثلا بلند می شویم و راه می رویم) این نوع رابطه ما با دنیای درونی بدنمان است.
ماهیت دنیای درونی ما
دنیای درونی ما از دو بخش تشکیل شده است: اضطراب و احساس
در واقع زبان جهان درونی ما یا بهتر بگویم بخشی از ما که در درونمان وجود دارد اضطراب و احساس است.
جهان درونی با کمک این دو عنصر با ما صحبت می کند و زمانی رابطه ما با درونمان سالم تر می شود که آرام آرام تمرین کنیم و زبانش را یاد بگیریم و نترسیم از زبانی که تمام حروف الفبایش در علائم فیزیکی درونی و زیر پوست ما است.
شروع یادگیری زبانی عجیب اما بسیار دوست داشتنی.
اگر دوست داید تکه های زندگی خود را بیابید و آنها را به درستی کناب هم قرار دهید؛ تا موسیقی زندگیتان را باب سلیقه خود بنوازید این کتاب را تهیه کنید.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.