کتاب ثروتمندترین مرد بابل | جورج ساموئل کلاسون

در این پست به نقد، بررسی و معرفی یکی از بهترین ترجمه های کتاب زیبای ثروتمندترین مرد بابل می پردازیم. این کتاب نوشته جورج ساموئل کلاسون می باشد. انتشارات نیک فرجام آن را با ترجمه روان فارسی به چاپ رسانده است. قبل از خرید می توانید خلاصه کتاب و برخی از جملات زیبای کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج ساموئل کلاسون را در زیر ببینید.

خرید کتاب روانشناسی ثروتمندترین مرد بابل جورج ساموئل کلاسون

 نقش خرد در لذت بردن از مواهب زمینی

کتاب ثروتمند مرد بابل توسط جورج ساموئل کلاسون نوشته و مهراب حسنوند آن را به فارسی ترجمه کرده است!

نویسنده در این کتاب آموزه‌های پربازده و ماندگار مردمان ثروتمند در طول تاریخ را جمع آوری کرده و در اختیار خواننده قرار داده است!

آموزه های ارزشمندی که همچون نقشه گنج شما را به سوی موفقیت راهنمایی می کند!

این کتاب با راه ‌کارهای ساده و عملی به افرادی که در پس‌انداز کردن، کسب‌وکار و قرض‌هایشان مشکل دارند، کمک می‌کند. این کتاب شما را به موفقیت اقتصادی می رساند!

خرید بهترین ترجمه کتاب ثروتمندترین مرد بابل

این کتاب علاوه بر این مورد توجه خیلی از افراد قرار گرفته الهام‌بخش افرادی همچون «رابرت کیوساکی» و «دونالد ترامپ» نیز بود!

رابرت کیوساکی در مورد این کتاب می گوید : «در پس این جمله پرورش مهارت‌های نظیر انظباط شخصی و مالی، صبر و شکیبایی و استقامت و پایداری نهفته است. مطالعه این کتاب و انجام مراحل عملیاتی آن به همه کسانی که دغدغه تامین مالی آینده خود را دارند، توصیه می شود.»

در بخشی از متن کتاب ثروتمندترین مرد بابل می خوانیم:

«جوانان تجربه‌ای ندارند. از این‌رو، نمی‌توانند درک کنند که قرض بی‌ثمر مثل چاه عمیقی فرد را به سرعت به پایین می‌کشد و برای مدتی فرد بیهوده دست و پا می‌زند. افسوس و پشیمانی جلوی روشنایی خورشید را می‌گیرد و روز را چون شب، تیره و تار می‌کند و شب‌های آن غم‌انگیز و اندوه‌بار است. اما من با قرض کردن طلا مخالفتی ندارم. من این کار را تشویق می‌کنم. فقط توصیه‌ام این است که برای یک هدف معقول قرض گرفته شود. من اولین موفقیت واقعی خودم را به عنوان یک تاجر با طلای قرض شده کسب کردم. اما وام‌دهنده در یک چنین موردی چه باید بکند؟ جوانی که کاملا ناامید است و کاری انجام نمی‌دهد…او مایوس است و هیچ تلاشی برای بازگرداندن وام انجام نمی‌دهد. قلبم گواهی می‌دهد که عاقبت پدر این جوان از زمین و گله‌ی خود محروم می‌شود.»