کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو

خرید کتاب بینظیر کوری نوشته ژوزه ساراماگو انتشارات سبو که به نقد و بررسی آن می پردازیم از بهترین ترجمه های کتاب کوری می باشد. در زیر میتوانید برخی از جملات و خلاصه کتاب کوری را مشاهده نمایید.

 خرید کتاب بینظیر کوری انتشارات سبو

نوشته ژوزه ساراماگو

برنده نوبل ادبیات

کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو

داستان کور شدن و کور ماندن

رمان کوری در مورد رعایت نکردن حقوق دیگران است….

در این داستان نه شهر نام دارد و نه شخصیت های کتاب.!

داستان این کتاب از جایی شروع می شود که فردی در پشت چراغ راهنمایی می ماند و در زمان سبز شدن چراغ حرکت نمی کند و آن مرد به طرز عجیبی کور می شود.

کوری عجیبی که به جای سیاهی همه جا سفید می شود!

و مانند بیماری مسری به افراد دیگر سرایت می کند! رفته رفته همه افرادی که با این مرد در ارتباط بودند کور می شوند و همین طور تعداد آن ها اضاف می شود.

دولت احساس خطر می کند و تصمیم می گیرد آنها را از جامعه دور و قرنطینه می کند…

و در این اتفاقاتی می افتد که ….

شخصیت‌های اصلی این رمان را افراد زیر تشکیل می‌دهند:

• همسر چشم پزشک
• چشم پزشک
• مردی که اول کور شد
• دختر عینکی
• پسر لوچ
• پیرمردی که چشم بند داشت

نویسنده در این کتاب به زن اهمیتی بسیاری داده است در حدی که نعمت بینایی را به زن چشم پزشک داده ولی صرفا به معنی سلامت چشم ها وگرنه زن چشم پزشک معتقد است که او نیز کور است…

ژوزه ساراماگو در این کتاب تلاش کرده که داستان را هولناک روایت کند و در این کار موفق بود تا حدی که جایی از کتاب می ترسید جایی از انسان متنفر می شوید…

برشی از متن کتاب

«مزیتی را که این کورها از آن برخوردار بودند، می‌توان توهم نور نام نهاد. در واقع برایشان فرقی نمی‌کرد که شب است یا روز، اولین پرتو سپیده دم است یا گرگ و میش غروب، آرامش دم صبح است یا غوغای دم ظهر، این کورها پیوسته در احاطه سفیدی روشنی بودند، مثل خورشیدی که از ورای مه بتابد!»